بسم رب شهدا و الصدیقین
بسم الله الرحمن الرحیم
شکستن نفس
برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم
به نقل از جمعی از دوستان شهید ابراهیم هادی
در باشگاه کشتی بودیم آماده میشدیم برای تمرین ابراهیم هم وارد شد
چند دقیقه بعد یکی دیگر از دوستان هم اومد تا وارد شد بدون مقدمه گفت: ابرام جون تیم و هیکلت خیلی جالب شده ، تو راه که میومدی دو تا دختر پشت سرت بودن مرتب داشتن از تو حرف میزدن و بعد ادامه داد شلوار و پیراهن شیکی پویشیدی ،ساک ورزشی هم که دست گرفتی کاملا مشخصه ورزشکاری ها ، به ابراهیم نگاه کردم رفته بود تو فکر ناراحت شد انگار توقع چنین حرفی را نداشت.
جلسه بعد رفتم برای ورزش تا ابرام رو دیدم خنده ام گرفت پیراهن بلندی پوشیده بود و شلوار گشاد به جای ساک ورزشی هم لباسهاش را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود ، از اون روز به بعد اینجوری می آمد باشگاه بچه ها میگفتند بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی ما باشگاه میآییم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم بعد هم لباستنگ بپوسیم اما تو با این هیکل قشنگ و رو فرمت اخه این چه لباسهای که پوشیدی ، ابراهیم به حرف اونها اهمیت نمیداد ، به دوستانش هم توصیه می کرد اگر ورزش برای خدا باشه میشه عبادت ، اما اگر به هر نیت دیگه ای باشه ضرر می کنید!
- ۱ نظر
- ۱۶ ارديبهشت ۹۹ ، ۰۱:۳۸